مجله زندگی ایده آل: باید اعتراف کنم که وقتی قرار مصاحبه را با عرفان و خانوادهاش گذاشتم، انتظار دیدن هر چیزی را داشتم به جز عرفانی که در آتلیه با جوجه زرد کوچکش، اژدر ظاهر شد و در کمال ادب با همه احوالپرسی کرد و با محبت تمام به آغوش محمد نادری، سروش صحت، رویا میرعلمی و نگار عابدی پرید و با شیرینزبانی خاصی گفت که دلش برای همه «شمعدونیها» تنگ شده است، نتوانستم تعجبم را از این موضوع پنهان کنم و به مادر عرفان گفتم انتظار داشتم به جای این بچه آرام و سر به زیر یک پسر شیطون و پر شروشور مثل عرشیا را ببینم.
او هم با لبخند پاسخ داد؛ هر کسی که ما را میبیند همین موضوع را مطرح میکند و میگوید، ما مدام به این موضوع فکر میکنیم که شما چطور در خانه او را نگه میدارید در حالی که عرفان پسر آرامی است و شخصیتش به طور کامل با عرشیا فرق دارد هر چند که از وقتی این نقش را بازی کرده در قیاس با گذشته پرجنب و جوشتر شده است. مصاحبه ما را با عرفان در مورد ورودش به عرصه بازیگری، ارتباطش با همکلاسیهایش و رابطهاش با اعضای خانواده بخوانید.